- هکرها و متخصصین امنیت چگونه فرار می کنند؟ از منظر سینما :init-1 - ۱۰ شهریور ۱۴۰۱
- هر اصطلاح سئو در ۳۰ ثانیه؛ آموزش تخصصی واژه نامه سئو (Seo Terminology) و اصطلاحات بهینه سازی موتور های جستجو (لغتنامه سئو) - ۹ شهریور ۱۴۰۱
- چیستی نظم و بی نظمی؛ بررسی از دیدگاه مدیریتی، علوم شناختی و سیستمی (آشوب) - ۵ خرداد ۱۴۰۱
نکات پایه و بنیادین علم بازاریابی
زمانی که بحث بازاریابی رو شروع میکنیم (که اکثرا معادل واژه مارکتینگ (Marketing) به کار میره)، اولین و پایهایترین سؤالی که مطرح میشه اینکه بازاریابی به چه معنیه؟ شاید جالب باشه که بدونید که کسی که خودش رو بهعنوان بازاریاب معرفی میکنه شاید اصلاً مفهوم و معنی کلمه بازاریاب ندونه.
در افکار عامه اینجوری جا افتاده که بازاریابی یعنی فروش محصول یا درنهایت تبلیغ برای فروش یک محصول و در ادامه، اکثریت فکر میکنن بازاریابی همون ویزیتوری (Visitor) یا پرزنت (Present) کردن یک محصول برای فروش بهصورت رودررو هستش. برای نمونه هم افرادی را مثال می زنن که با یک کیف و تعداد زیادی کاتالوگ به مغازهها سر میزنن یا کمی باکلاس تر، سعی در فروش یک سری از محصولات آرایشی و بهداشتی شرکتها به داروخانهها دارن.
خدمتتون عرض شود که مارکتینگ، علمی گسترده و فراتر از این حرفاست (البته ناگفته نماند که ویزیتوری و مهارت در تکنیکهای پرزنت از شاخص های اولیه و پایهای بازاریابی و یک مارکتر محسوب میشه).
مبنی بر کتاب “مدیریت بازاریابی” نوشته جناب آقای دکتر فیلیپ کاتلر (Philip Kotler) که ملقب به پدر علم بازاریابی مدرن هستن، برای برآورده ساختن نیاز و خواسته ۴ روش وجود داره:
-
- خود تولیدی: تولید مایحتاج توسط خود شخص
- استعانت از دیگران: درخواست و کمک گرفتن از دیگران
- اعمال زور : زورگیری، جنگ، دعوا…
- مبادله: داد و ستد، بده بستان…
بنا بر تعریف دکتر کاتلر:
بازاریابی، فرایندی مدیریتی- اجتماعی است که به وسیله آن افراد و گروه ها، از طریق تولید و مبادله ی ارزش، به رفع نیاز (و خواسته) خود میپردازند.»
با یه مقدار دقت میبینیم علم مارکتینگ روی مبحث “مبادله” متمرکز شده و برای مبادلات تجاری، دکتر کاتلر عمری مطالعه کرده و طرح و نظر و تز داده. کاتلر علم مارکتینگ رو بهصورت آکادمیک در ۹ قسمت طبقهبندی کرده که من تعریفهای خودم رو به عنوان توضیح مختصر جلوی هر کدوم نوشتم:
-
- بازارگرایی: گرایش به بازار و نیاز مشتری.
- بازارشناسی: جمعآوری اطلاعات و شناخت بازار.
- بازاریابی: جستجو برای یافتن مناسبترین بازار و بخشبندی .
- بازارسازی: نفوذ در بازار.
- بازارگردی: آگاهی از تحولات بازار.
- بازارسنجی: سنجش جایگاه در بازار.
- بازارداری: حفظ مشتری.
- بازارگرمی: تبلیغ و تشویق.
- بازارگردانی: تنظیم استراتژی برای شرایط گوناگون.
همون طور که مشاهده می فرمایید ویزتور و کیف و کاتالوگ دیده نمیشه، چرا؟ چون ویزیت کردن یک روشه، یه وسیله اس برای بازاریابی، ویزیتور شاید اصلا نخواد چیزی بفروشه، شاید فقط بخواد وضعیت بازار رو بسنجه یا وضعیت فرهنگی یک محصول رو در یک منطقه چک کنه.
حالا تعریف خود من از بازاریابی (البته یادم نمیاد چطوری به این تعریف رسیدم)؛ اگر بهصورت شخصی بخوام بهطور کلی توضیح بدم علم بازاریابی در یک جمله میشه :
بازاریابی : متقاعد کردن افراد بهگونهای که از دیدگاه ما به قضایا نگاه کنن.
که این فرایند در بازارهای محصول و کالا سعی بر این داره که اهمیت محصول و کالای موردنظر را طوری جلوه بده که به فروش ختم بشه. بهطور خلاصهتر یک بازاریاب از پایینترین سطح تا عالیترین رتبه (در سطح جهانی) سعی بر این داره که به شما این قضیه را بفهمونه که :
-
- شما به یک محصول و کالای خاص نیاز دارید.
- ما محصول و کالای موردنیاز شما رو تولید کردیم، میتونید از ما خرید کنید.
علم بازاریابی همیشه بوده و هست اما در شرایط اقتصادی متزلزل خودش رو بیشتر نمایان می کنه. در رکود یا تورم وظیفه اصلی یک سازمان به دوش بخش بازاریابی میوفته و اون وظیفه چیزی نیست جز طراحی راهکارهایی هم جانبه برای فروش تولیدات اون سازمان. در حقیقت اگر محصول یا کالای یک شرکت، سازمان یا کارخانه به فروش نره تبدیل به پول نشه، اون سازمان محکوم به شکست و انحلال خواهد بود و در این مورد بازاریابان و استراتژی هاشون اصلیترین گام رو بر می دارن.
از قدیمالایام تا امروز بازاریابی ابزارها و شکل و شمایل متفاوتی داشته:
- چه روزی که تو بازارهای قدیمی مردم داد میزدن و جنس خودشون را تبلیغ میکردن
- چه زمانی که در روزنامهها و مجلات تبلیغات چاپ میشد
- چه لحظهای که رسانههای مثل رادیو و تلویزیون خدمات تبلیغات خودشان را ارائه دادن
- چه اون روزی که برای شما بهوسیله پیامک تبلیغات ارسال شده
- چه در حال حاضر که روی اپلیکیشن های موبایل شما پوش نوتیفیکیشن (Push notifications) نمایان میشه
- چه در دنیای وب و اینترنت که در حال حاضر با تکنیکهای سئو (SEO) یا بهینهسازی موتورهای جستجو این کار داره به سبک خیلی قویتر و امروزیتری دنبال میشه.
همه و همه روشها و ابزارهایی هستن که شما رو متقاعد کنن به محصول خاصی نیاز دارید که در ادامه سمت خرید سوق داده بشید؛ بنا به تعریف هایی که تا اینجا داشتیم این نکته کلیدی رو به خاطر بسپرید:
قسمت عمده فرایند بازاریابی از “تلاش برای دیده شدن” شروع میشه.
قبل و بعد فرایند دیده شدن مطمئنا کارهای دیگه همه انجام میشه اما در هر صورت و در هر شرایطی باید از وجود شما و محصول شما آگاهی ایجاد بشه تا در ادامه اون تصمیمات مقتضی رو گرفت.
[…] بحث، جایگاهیه که در اقتصاد داره؛ همون طور که در مقاله بازاریابی چیست؟ به این نکته اشاره شد که “بازاریابی در شرایط اقتصادی […]